در پست قبلی سخن از این رفت که عاشق راستین کسی است که فقط عاشق یکی بشود و به یک نفر دل ببندد و تنها با او عاشقی و دلدادگی کند؛ نه این که با دروئی و دروغ گویی و حقه بازی به هرکسی که می رسد، بگوید: من عاشق و دلداده توام. این عین دروغ گویی و خیانت و آتش زدن به تمام هستی کسی است. این کار زندگی را حتی برای خود همین عاشق دروغ گو هم تلخ می کند و بعد مطلبی دیگر. خیلی روشن است که هیچ معشوقی چه زن و چه مرد نمی تواند، قبول کند کسی که ادعای عاشقی می کند، به کسی دیگری هم عشق بورزد و دلدادگی کند. هر معشوقی می خواهد، عاشقش فقط برای خودش باشد و بس. همه ما بسیار شنیده یا دیده ایم معشوقی وقتی فهمید، کسی که به ظاهر عاشق او بود، به کسی دیگری هم اظهار عشق کرده است، چه نفرت شدیدی از او پیدا می کند تا حدی که می خواهد او را بکشد. هر کسی این غیرت را در خود احساس می کند، مگر کسی که بر اثر فرهنگ فاسد، طبیعت و فطرت اولیه اش را از دست داده و بی غیرت شده باشد. زبان دل معشوق به عاشق این است: تو عاشق منی. منم عاشق توام. تو همه هستی ات بی منت برای منه. منم همه هستی ام بی منت برای تویه. تو قربون من میری. منم قربون تو میرم. تو همیشه به یاد منی. منم همیشه به یاد توام. تو همشیه می خواهی پیش من باشی. منم می خوام پیش تو باشم. تو از فراقم، در تب و تابی و تحملش را نداری. منم بی تو خراب و آشفتهام. اما وقتی بفهمد پای کس دیگری هم در میان است، به او می گوید: تو دروغ میگی که عاشق منی. اگه عاشق من بودی، با اون دیگری عاشقی و دلدادگی نمی کردی. حیف این همه محبت ها که نثار تو کردم. برو گم شو. من دیگه نمی خوام، ببینمت. حتی مرگت آرزومه و می خوام بکشمت. به این ترتیب ملاحظه می شود که هرکه همتایی برای معشوقش انتخاب کند، بسیار احساس تنهایی می کند و زندگیش جهنم است و بسیار بر او تلخ می گذرد. خوشی زندگی ما به این است که معشوق ما یگانه باشد. خدا هم چنین معشوقی است. غیرتی است. دوست ندارد، عاشقش به کس دیگری به جای او عشق بورزد. او این کار را گناهی نابخشودنی می خواند: إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً (سوره نساء، آیه 116)؛ خدا کسی را که برای او همتایی قرار دهد، نمی بخشد؛ اما غیر از آن را برای هرکه بخواهد می بخشد و هرکه برای خدا همتایی قرار دهد، بسیار گمراه است. نیز درباره تیره روزی و زندگی تلخ کسی که برای خدا همتا قرار دهد، فرمود: وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوی بِهِ الرِّیحُ فی مَکانٍ سَحیقٍ (سوره حج، آیه 31)؛ و هرکه برای خدا همتا قرار دهد، چنان است که گویا از آسمان پرت شده و پرنده او را ربوده یا باد او را به جای دور افکنده است. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(چهارشنبه 85 بهمن 18 ساعت 8:0 عصر) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
107 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |